رومن گیرشمن که بود؟
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
باستانشناسی که رد پای او در شهر بیشاپور، شوش، زیگورات چغازنبیل، تپهی سیلک، بامیان افغانستان، مسجد سلیمان و موزه ایران باستان هست. یکی از موثرترین باستانشناسانهایی که در قرن بیستم در ایران به اکتشاف پرداخت. رومن گیرشمن را بهتر بشناسیم.
رومن گیرشمن که بود؟
Girshman, Roman
ملیت: روس (اوکراین) / فرانسه
تولد: 3 اکتبر 1895 (11 مهر 1274 خورشیدی)
محل تولد: خارکف، اوکراین
مرگ: 5 سپتامبر 1979 (14 شهریور 1358 خورشیدی)
محل مرگ: پاریس، فرانسه
تحصیلات: باستانشناسی و زبانهای باستانی
شغل: باستانشناس و خاورشناس
رومن گیرشمن در شهر خارکف روسیه (اوکراین امروز) و در یک خانواده یهودی مرفه به دنیا آمد. در سال 1914 (همزمان با شروع جنگ اول جهانی و در سن 19 سالگی) به ارتش روسیه پیوست. ازآنجاکه مخالف بلشویکها بود، در سال 1917 با به قدرت رسیدن سرخها در روسیه، به ترکیه پناهنده شد و مدتی را در استانبول ترکیه به سر برد. او در استانبول ویولن میزد. سپس به شهر قیساریه (Caesarea) بین تلآویو و حیفا رفت و مدتی در یکی از مزارع اشتراکی متعلق به یهودیان در فلسطین به کار پرداخت. قیساریه شهری باستانی در مجاورت دریای مدیترانه است. حضور در این شهر او را به مطالعه آثار باستانی علاقهمند ساخت. گیرشمن پس از پایان جنگ اول جهانی به پاریس رفت و در دانشگاه سوربن و مدرسه تحصیلات عالیه و مدرسه لوور به تحصیل علم اشتغال ورزید. هنگام تحصیل در پاریس با همسر آیندهاش تانیا (که او هم اوکراینیالاصل بود) آشنا گردید. تانیا گیرشمن که دندانپزشک بود، پس از ازدواج کار خود را رها کرد و در تمامی مأموریتها و سفرهای همسرش به خاورمیانه (در کشورهای عراق، ایران و افغانستان) او را همراهی نمود. بسیاری از نقاشیهایی که مربوط به سالهای ابتدایی تحقیقات گیرشمن در ایران و افغانستان است و در کتب وی چاپ گردیده، توسط تانیا گیرشمن ترسیم و نگهداری شده است. وی بعدها خاطرات شیرین و تلخ خود و همسرش را از حضور در کشورهای خاورمیانه (خصوصاً ایران) به رشته تحریر درآورد.
گیرشمن در 1930 (1309 خورشیدی) همراه هیئت باستان شناسان فرانسوی در تلو واقع در عراق به حفریات پرداخت. در سال 1931 (1310 خورشیدی) توسط موزه لوور به ریاست هیئتی مأمور اجرای تحقیقات باستانشناسی در ایران شد. زمزمههایی وجود دارد که مسئولین موزه لوور (به دلیل عقاید مذهبی و ملیت اولیه گیرشمن) به شکلی میخواستهاند وی را از سر خود باز کرده و از پاریس دور نگه دارند (هرچند صحتوسقم این ماجرا قابلیت استناد علمی ندارد.) گروه گیرشمن در گیلان، همدان (خصوصاً تپههای گیان نهاوند)، اسدآباد و سیلک کاشان مشغول حفریات گردید. در 1935، در شهر شاپور (بیشاپور کازرون: شهر ساسانی که در قرن سوم میلادی بنا شده است) به کار پرداخت و در 1936، با نخستین هیئت باستانشناسی مأمور افغانستان همکاری کرد. درمجموع، گیرشمن پنج فصل باستانشناسی در سالهای 1935 و 1936 و سالهای 1938-1941 در شهر بیشاپور کازرون به اکتشاف پرداخت، که معبد آناهیتا و کاخهای متعدد ساسانی از آن جمله است. در 1941، به ریاست هیئت باستانشناسان فرانسوی در افغانستان منصوب شد. از 1941 تا 1943 این مسئولیت را دارا بود اما به دلایل عقیدتی که طبیعتاً در دوران بحرانی جنگ حساسیت بیشتری ایجاد میکرد، در سال 1943 اخراج شد. سپس تا 1945 به قاهره رفت و با موسسه باستانشناسی فرانسه در قاهره همکاری نمود. در همین سالها بود که خاطرات و نتایج تحقیقات خود در افغانستان را به رشته تحریر درآورده و چاپ نمود. پس از جنگ دوم جهانی، از طرف حکومت فرانسه، مأمور همکاری با دو هیئت فرانسوی که به ایران اعزام شدند، گردید. از 1946 تا 1967 گیرشمن بهطور پیوسته در نقاط مختلف ایران به کاووش های باستانشناسی پرداخت. بزرگترین و مهمترین تحقیقات وی مربوط به محوطه باستانی شهر شوش با بیش از چهار هزار سال قدمت و دومین بخش تحقیقات وی مربوط به زیگورات چغازنبیل است. وی در 1949، با کاروانی به کوههای بختیاری سفر کرد و در ضمن آن، نخستین بار در ایران گورستانی را در حوالی مسجدسلیمان کشف کرد که در عهد حجر متأخر مسکون بوده است. وی سالها ریاست هیئت باستانشناسان فرانسوی مأمور حفریات شوش را دارا بود و کاووش های باستانشناسی او در این منطقه حائز اهمیت فراوان بوده و هست. هرچند که بسیاری از تحقیقات وی در حوزهی ایران باستان مکتوب نگردید، در بعضی مواقع به سرقت رفت و برخی (به عنوان مثال: برخی نوشتههای او در مورد شوش) هنوز چاپ نشدهاند. با این وجود از گیرشمن حدود 300 مقاله و بیش از بیست کتاب در زمینهی باستانشناسی تاکنون چاپ شده است.
گیرشمن پس از بازنشستگی از سال 1967 تا 1972 برحسب علاقه شخصی باز هم در ایران ماند و در ناحیهی مسجدسلیمان به تحقیقات باستانشناسی ادامه داد.
هرچند گیرشمن کارمند رسمی دولت فرانسه بود و به همت و تلاش او موزه لوور و سپس بسیاری از موزههای اروپا و آمریکا از کشفیات استحصالشده توسط او بهرهمند گردیدند، اما بیشک نمیتوان خدمات ارزندهای را که او طی سالیان متمادی در کشف و معرفی نقاط باستانی کشور متحمل گردیده است را نادیده گرفت. آنطور که میگویند گیرشمن در اواخر دوره حضور خود در ایران، روابط نزدیک و حسنهای با محمدرضا پهلوی داشت. از طرف دیگر، گفته میشود که وی در سالیان آخر حضور خود در ایران بسیاری از عتیقههایی را که کشف میکرد، از طریق بازار سیاه به کلکسیونرهای شخصی (خصوصاً یهودیان) میفروخت، که هرچند شواهدی بر این مدعا وجود دارد اما ازنظر حقوقی صحت آن به اثبات نرسیده است.
گیرشمن عضو تعدادی از انجمنهای علمی فرانسه و دیگر کشورها بود و مکرر از طرف فرهنگستان کتیبهها و ادبیات مورد تقدیر قرار گرفت. او آثار متعدد در زمینهی باستانشناسی، تاریخ، کتیبهها و مسکوکات ایران و افغانستان انتشار داده است. رومن گیرشمن در 25 شهریور 1358 (1979 میلادی) در سن 84 سالگی حین شرکت در کنگره فدراسیون بینالمللی مطالعات کلاسیک در پاریس درگذشت.
جوایز:
رومن گیرشمن در سال 1974 از انستیتو اسمیت سونیان واقع در شهر واشنگتن ایالاتمتحده ششمین مدال چارلز لنگ فریر (charles Lang Freer Medal) را بابت فعالیتهای باستانشناسی دریافت نمود. این مدال از سال 1956 تا 2013 به سیزده نفر اعطاشده است.
از آثار او:
- حفریات تپه گیان نهاوند (با همکاری پرفسور ج . کنتنو [Dr. G. Contenau])، پاریس 1935
- حفریات سیلک (2 ج ، این کتاب از طرف فرهنگستان کتیبهها و ادبیات پاریس تقدیر شده است.) پاریس 1939- 1938
- بگرام [Begram] (پژوهشهای باستانشناسی و تاریخی در باب کوشان – خاطرات هیئت باستانشناسی فرانسوی در افغانستان) ، انستیتوی فرانسوی باستانشناسی شرقی، قاهره، 1946
- هونهای هفتالی (خاطرات هیئت باستانشناسی فرانسوی در افغانستان، این کتاب نیز از طرف فرهنگستان کتیبهها و ادبیات تقدیر شده است) ، انستیتوی فرانسوی باستانشناسی شرقی، قاهره، 1948
- ایران، از مبادی آن تا ظهور اسلام ، پاریس ، 1951 (این کتاب با نام ایران از آغاز تا اسلام توسط محمد معین به فارسی ترجمهشده است)
محمد معین درباره چگونگی پرداختن به ترجمه کتاب ایران از آغاز تا اسلام میگوید: "... نگارنده سالیان دراز است که با دکتر گیرشمن آشنایی و دوستی دارد و همواره در ملاقاتهایی که دست داده، از اطلاعات وسیع ایشان درزمینهٔ باستانشناسی و تاریخ استفاده کرده و این خود دلیلی دیگر بر ترجیح کتاب حاضر بر کتب دیگر ]جهت ترجمه[ بوده است. "
گیرشمن در دیباچه کتاب ایران از آغاز تا اسلام مینویسد:
" از اینکه کتاب حاضر به زبان فارسی ترجمه میشود، نمیتوانم خشنودی خود را پنهان دارم، ولی آنگاهکه شنیدم دوست بسیار فاضلم، دکتر معین استاد دانشگاه، ترجمه کتابی را که معرف ثمره ربع قرن تحقیقات من در سرزمین ایران میباشد، به عهده گرفته است، بههیچوجه شایبه خودپسندی، این خوشنودی را مشوب نکرد.
هیچ فرد ایرانی، چه فارغالتحصیل دانشگاه و چه دهقان ساده –که اشعار فردوسی جاویدان را شنیده– نیست که از تاریخ افتخارآمیز خود بیخبر باشد. بههرحال، من بدانان نمیاندیشم. مسرت من آنگاه کامل و منظور من آن زمان برآورده خواهد شد که این کتاب در دست طبقه جوان ایرانی، که مایه امیدواری هستند و چشم آینده مملکت بدانان روشن است، بیفتد. امید است جوانان درباره گذشته میهن خود بیندیشند و قلب آنان از غرور خدمات نیاکان خود ببالد، ولی درعینحال بخواهند که ایران در میان اقوام جهان همان وظیفهای را که پیشتر ایفا میکرده است، انجام دهد. "
منابع:
* اتحاد، هوشنگ. پژوهشگران معاصر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، 1385، ج 10، چ اول، صص631-630
* گیرشمن، رومن. ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران: معین: 1383، ص 14 و 18
* http://www.iranicaonline.org/articles/ghirshman ( دانشنامه ایرانیکا )
* نگهبان، عزتالله. مروری بر پنجاه سال باستانشناسی ایران، تهران، سبحان نور: سازمان میراث فرهنگی کشور، 1385، صص 270-263
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
تاریخ ثبت مقاله: آذرماه 1392