سفرنامه - گواهینامه رانندگی در کانادا
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
ه حضورتان مبارکتان عرض شود که در کانادا مثل اکثر کشورهای دنیا کارت گواهینامه یک کارت شناسایی معتبر به حساب می آید. حتی در گذشته ی نه چندان دور شهروندان کانادایی یا آمریکایی در مرز های زمینی با نشان دادن گواهینامه خود می توانستند از مرز عبور کنند.

سفرنامه

ماجرای گواهینامه رانندگی در کانادا

به حضورتان مبارکتان عرض شود که در کانادا مثل اکثر کشورهای دنیا کارت گواهینامه یک کارت شناسایی معتبر به حساب می آید. حتی در گذشته ی نه چندان دور شهروندان کانادایی یا آمریکایی در مرز های زمینی با نشان دادن گواهینامه خود می توانستند از مرز عبور کنند. (که البته بعد از حوادث یازده سپتامبر ماجرا به کلی فرق کرده است). بنابراین برای کسی که بخواهد بیش از دو یا سه ماه (بستگی به قوانین ایالتی که شما در آن زندگی می کنید) در کانادا بماند و البته بخواهد رانندگی هم بکند، داشتن گواهینامه ی کانادایی از نان شب واجب تر است. قبلاً بگویم که می شود در کشور مبداء گواهینامه بین المللی بگیری که معمولاً این گواهینامه ها برای یک سال اعتبار دارند ولی تنها می توانی برای دو تا سه ماه در کانادا از آن استفاده کنی. حالا ممکن است بپرسید که گواهینامه ی بین المللی را چطور باید گرفت؟ جوابش ساده است. اگر در تهران زندگی می کنی به راحتی می توانی به کانون اتومبیل رانی در خیابان خرمشهر بروی و اصل گواهینامه ی معتبر خود را بعلاوه عکس بدون کراوات و با روسری و مقادیری پول و یک فرم که همانجا به شما می دهند را تحویل بدهی و نیم ساعت بعد یک گواهینامه کاغذی به شما می دهند. اگر هم در شهرستان زندگی می کنی لازم نیست کلی وقت بگذاری تا تهران بروی. خیلی از آژانس های مسافرتی این کار را با یک روز تأخیر انجام می دهند. فقط کافی است آدرس آنها را از اینترنت جستجو و به آنها مراجعه کنی.

برای گرفتن گواهینامه در کانادا می توانی از همان هفته های اول که رسیدی اقدام کنی. در فصول گرم سال که مهاجر و مسافر بیشتر می آید و در ایالت های شلوغ تر و مهاجرپذیرتر مثل انتاریو و بریتیش کلمبیا ممکن است پروسه ی گرفتن گواهینامه چند هفته طول بکشد. حالا چه جوری؟ برایتان می گویم:

مدارکی که لازم است با خودت داشته باشی عبارتند از دو کارت شناسایی معتبر. برای تو که تازه از ایران رسیده ای و هیچ کارت معتبر کانادایی نداری، طبیعتاً اولین مدرک معتبرت می شود پاسپورتت که به راحتی مورد قبول است. مدرک دومی که مهاجرها می توانند ارائه دهند برگه ی ویزا یا اجازه ی مهاجرت است که یادتان باشد حتماً با خودتان ببرید. اگر گرفتن گواهینامه را اینقدر به تأخیر انداختید که کارت خدمات بهداشتی تان آمد، از آن هم می توانید برای ارائه استفاده کنید که البته من توصیه نمی کنم. پیشنهاد من این است که در اولین فرصت ممکن برای امتحان رانندگی اقدام کنید. اگر در ایران گواهینامه ی رانندگی دارید حتماً اصل گواهینامه را با خود بیاورید. ضمناً یک نگاهی به تاریخ اعتبار گواهینامه هم بیندازید که نکند توی کیف شما کپک زده و یادتان رفته تا آن را تمدید کنید. در ضمن به خودتان زحمت ندهید که آن را در ایران ترجمه کنید. چون آنقدر هم وطنان عزیز ایرانی زحمت کشیده و در این زمینه تقلب کرده اند که دیگر در این یک زمینه ترجمه ی ایرانی گواهینامه را قبول ندارند. برای همین لازم است یک مترجم رسمی (که مورد قبول دولت کانادا باشد) در اینجا پیدا کنید و با صرف هزینه ای حدود بیست تا بیست و پنج دلار ظرف دو دقیقه گواهینامه را ترجمه کرده، مهر زده و به شما تحویل دهد. پیدا کردن این مترجم ها هم خیلی سخت نیست. یا از یکی از آشناهایتان بپرسید یا نشانی یکی از آنها را در مجلات تبلیغاتی که مخصوص ایرانی ها چاپ می شود و رایگان است پیدا کنید. وقتی این چهار تا چیز آماده شد، حالا لازم است که از توی اینترنت نشانی مراکز سرویس ایالتی را جستجو کرده و نزدیکترین آنها را انتخاب فرمایید. به عنوان مثال اگر در ایالت انتاریو هستید، دنبال مراکزی به نام سرویس انتاریو (Service Ontario) بگردید. ساعت کاری شان هم معمولاً از هشت و نیم صبح تا پنج بعداز ظهر است. این مراکز دولتی مخصوص انجام همه جور کاری هست. هم آپاندیس عمل می کنند، هم پیرزن خفه می نمایند! پس طبیعتاً نباید انتظار یک جای خلوت را داشته باشید که تا رسیدید بادتان بزنند و خوش آمد بگویند. اول از همه باید بروی به بخش پذیرش. آنجا درد دلت را می گویی که مثلاً برای گرفتن گواهینامه (driving license) آمده ای. بعد طرف یک شماره به شما می دهد و می گوید منتظر باش. از این شماره های سر کاری که توی بانک های خودمان هم هست. حالا اگر دلت می خواهد بنشینی، اگر صندلی خالی گیرت آمد، خوب بنشین. اگر دلت نخواست می توانی بایستی تا زیر پایت علف سبز بشه. من وقتی مراجعه کردم شماره 73 نصیبم شد. آنجا نزدیک به سی باجه بود که به کارهای مردم رسیدگی می کرد و جالب اینکه فقط یکی از آنها مخصوص افرادی بود که برای گواهینامه مراجعه کرده بودند. و تازه شماره ی 25 راه افتاده بود. هر کسی هم تقریباً پنج دقیقه کارش طول می کشید. حدود ساعت یازده صبح که شد، همان یک نفر هم غیب شد. دیگه شماره ی مربوط به گواهینامه برای نیم ساعت تعطیل شد. نکته ی جالبش اینه که این ملت گوسفند هیچ اعتراضی هم نداشتند. همه مثل بچه های خوب نشسته بودند تا نکند یک وقت به کارمندان دولت فخیمه ی کانادا بر بخورد. حالا اگر ایران خودمان بود ساختمان را سر کارمندهای آنجا خراب می کردند. یک سری هم از آن پشت، لابلای ارباب رجوع کارشان انجام می شد! القصه بعد از چهار ساعت و ده دقیقه شماره ی 72 را صدا کردند. این حقیر هم که از بس نشسته بودم جای بواسیرم درد گرفته بود، دل توی دلم نبود که حالا نوبت من می شود و وقتی رفتم جلو با این زبان الکن انگلیسی باید چه بگویم و چه نگویم. خوشبختانه دستگاه تمام کامپیوتری انتاریو سرویس که فهمید من دل توی دلم نیست، یک دفعه از شماره ی 72 پرید به شماره ی 75 و من مات و مبهوت ماندم در اینهمه تکنولوژی! اینجا بود که رگ لری ام به جوش آمد و خیز برداشتم که " آخه پدر آمرزیده دستگاه شما یک دفعه مثل کانگورو از روی ما پرید! " اما طرف درست مثل آدم آهنی جواب داد که این مشکل من نیست. گفتم ولی من چهار ساعت اینجا منتظر بودم و او آخر محبتش این بود که مرا به پذیرش هدایت کرد. رفتم پذیرش. خانمی که آنجا نشسته بود گفت: " این اتقاقی است که افتاده. حالا من به تو یک شماره ی اولویت می دهم. برو بشین تا نوبتت بشه." خلاصه این شماره ی "اولویت" حدود پنجاه دقیقه ی دیگر طول کشید تا مرا صدا کردند. بقیه ماجرا دیگر سخت نیست.

مدارکت را می بینند و اگر مشکلی نداشته باشی، همانجا یک دستگاهی هست که مثل دوربین های دوربرد ناوهای جنگی می ماند. توی دستگاه نگاه می کنی و یک سری شماره نوشته. اگر بتوانی آنها را بخوانی و میدان بینایی ات هم درست باشد، دیگر نیازی نیست تا مثل ایران خودمان دوره بیفتی بری پیش یکی از دکترهای پارتی دار که مجوز معاینه چشم از نیروی انتظامی گرفته اند و از این چیزها. همانجا روبروی طرف یک تابلو هست که باید مقابلش بایستی تا عکست را هم بگیرد. اصرار می کند که نباید بخندی. هرچند اگر پنج ساعت روی صندلی، تابلوی شماره را نگاه کرده باشی حالی برای خندیدن هم وجود نخواهد داشت! اما اگر توانستی، یک لبخند نمکین بزن، چون از این پس مهمترین کارت شناسایی ات می شود همین کارت با همان عکس اخمو. اگر هم یارو ایراد گرفت، نترس. اون با من!

آها! یک نکته ی خیلی اساسی داشت یادم می رفت. آنهم اینکه باید 85 دلار برای مرحله ی اول گواهینامه پرداخت کنی. پول نقد هم قبول نمی کنند. باید حتماً کارت اعتباری یا کارت بانکی داشته باشی. بنابراین اگر هنوز کارت اعتباری نگرفته ای یک عدد از یکی از دوستان و آشنایان قرض کن که بعد از کلی علافی، در به در نشی.

وقتی همه ی کارها جفت و جور شد، به شما یک برگه می دهند و می گویند برو به اتاق شماره ی فلان. تو هم از همه جا بی خبر، فکر می کنی لابد باید بروی آنجا دست و صورتت را بشوری، گلاب به رویت خودت را سبک کنی یا آخرش اینه که نوبت بگیری برای امتحان آیین نامه. غافل از اینکه تا رفتی توی اتاق، مدارکت را می گیرند و برگه ی سئوالات را می دهند دستت. 

این اتاق امتحان از آن اتاق هایی است که خر با بارش کاملاً گم می شود. دو نفر نشسته اند که مدارک را می گیرند. سئوال ها را می دهند. بعد پاسخنامه را تحویل می گیرند. بعد با صدای بلند بهت تفهیم اتهام می کنند که بنشین تا صدایت کنیم. بعد بهت می گویند رد شده ای یا قبول شده ای. بعد تو می توانی کلی چونه بزنی که چرا رد شدم؟ بعد طرف برگه ی سئوالات و پاسخنامه را برایت می خواند که به این دلیل و به آن دلیل رد شده ای. حالا نوبت بعدی کی می توانی بیایی و امتحان بدهی. یا اگر قبول شده باشی کلی توضیح می دهد که حالا که قبول شدی برای امتحان بعدی (به قول خودمان: آزمون شهر) چکار باید بکنی. حالا توی این فاصله تو داری امتحان می دهی! یکی می نشیند، یکی بلند می شود و خلاصه، به قول یکی از همشهری هایمان: "خر بازار" !

حالا ممکنه بپرسی که توی این امتحان آیین نامه چی می پرسند؟ و از کجا باید اینها را یاد بگیریم؟

خوب راستش را بخواهید این نکته ی مهمیه که داشت فراموش می شد. یعنی شما هم اگر بعد از پنج ساعت بروید توی اتاق، خیلی چیزها ممکنه یادتان برود. اول از همه اینکه می توانید از کتاب فروشی ها یا مراکز پستی کتاب آموزش رانندگی را به قیمتی حدود سی دلار خریداری کنید. یک راه دیگر آن است که ترجمه ی فارسی آن را از کتابفروشی ایرانی ها یا سوپرمارکت های ایرانی به قیمت حدود بیست دلار ابتیاع فرمایید. یک راه حل بهتر هم هست که آن را از یکی از دوستانتان (اگر دارد) قرض بگیرید. یک روش خیلی خیلی راحت تر هم هست، آن هم اینکه از طریق سایت آزمون رانندگی مطالب را به صورت برخط (آن لاین) مطالعه کنید و تازه می توانید چند آزمون امتحانی مجانی هم بدهید. آزمون آیین نامه دو بخش دارد. یکی آشنایی با علائم راهنمایی و رانندگی و علائم هشدار دهنده، که از این بخش بیست سئوال می آید و شما لازم است حداقل 16 تا جواب صحیح بزنید. بخش دیگر، آشنایی با قواعد و قوانین رانندگی است و اینکه اگر فلان تخلف را بکنی چه بلایی سرت می آید و از این حرف ها. در این بخش هم که بیست سئوال دارد باید حداقل 16 بگیری.  نکته های جالبی هم توی این قوانین و مقررات وجود داره که بد نیست بعضی هایشان را بدانید. اینجا روی دو نکته بیش از هر چیز دیگر حساس هستند. اول از همه اینکه: اگر در هنگام رانندگی و بخصوص در هنگام سانحه یا تخلف، سطح الکل خونت مثبت بشه، خونت پای خودته. حالا خوبیش اینه که ما توی مملکت خودمان الحمدالله کسی الکل نمی خوره و از الکل فقط برای آمپول زدن استفاده می شه! نکته ی دیگه که براشون خیلی مهمه حفظ حرمت اتوبوس مدرسه است. یعنی وقتی فلاشر اتوبوس مدرسه (که خودش داستان های شنیدنی دارد) روشن شد، اگر عبور کردی خونت پای خودت. بهتر است ماشین را خاموش کنی تا بچه ها یکی یکی یکی همه پیاده شوند و بروند توی مدرسه و از آنجا بروند سر کلاس. بین زنگ اول و دوم می توانی حرکت کنی.

القصه، با همه ی این مسائل و مصائب این حقیر موفق شدم بدون غلط! در آزمون آیین نامه قبول شوم. آزمون شهر خودش داستان دیگری است که به این راحتی ها نیست.

در کانادا سه جور گواهینامه وجود دارد. وقتی امتحان آئین نامه را قبول شوی، به تو گواهینامه G1 می دهند. به طور معمول بعد از یک سال می توانی برای آزمون شهر اقدام کنی. البته یک استثناء هم دارد و آن هم این است که قبلاً سابقه ی رانندگی در کشور دیگر داشته باشی و گواهینامه ی معتبر آنجا را ارائه دهی. در اینصورت نیازی نیست برای آزمون شهر یک سال صبر کنی و می توانی بعد از ده روز در آزمون شهر شرکت نمایی. هرچند، حالا که خوب فکر می کنم می بینم یک استثنای دیگر هم هست. آن هم اینکه گواهینامه ی ایالات متحده، دولت فخیمه ی بریتانیا و برخی دیگر از کشورهای مشترک المنافع مثل استرالیا، اتریش، بلژیک، فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی، سوئیس و ایرلند جنوبی در کانادا معتبر است و می توانی آن گواهینامه را بدهی و بدون آزمون و فقط با پرداخت هزینه گواهینامه ی کانادایی بگیری. نکته ی دیگر اینکه اگر از یک استان کانادا به استان دیگری نقل مکان کنی، باید حداکثر ظرف شش ماه گواهینامه ات را عوض کنی. در هر صورت اگر از آزمون شهر سربلند بیرون بیایی موفق به اخذ گواهینامه ی G2 شده ای. با این گواهینامه شما می توانی در هر جا و تحت هر شرایطی رانندگی کنی. منتهی یک بدی دارد و آن هم این است که این گواهینامه بعد از پنج سال باطل می شود و لازم است یا دوباره بروی در آزمون شهر شرکت کنی و یا اینکه در طی این مدت موفق شده باشی گواهینامه ی G بگیری. به طور طبیعی یک سال پس از اخذ گواهینامه G2 مجاز به شرکت در آزمون گواهینامه ی خواهید بود. این نوع آخری دیگر باطل شدن توی کارش نیست و معنی و مفهوم آن این است که رانندگی شما علاوه بر شهر در اتوبان ها هم تایید شده و شما راننده ی کاملی هستی. در این حالت نرخ بیمه ی اتومبیل ات هم به مقدار قابل توجهی کاهش می یابد. که در این موارد در مقالات بعدی توضیح بیشتری خواهم داد. شاد باشید.

***

 

Shahidi@iran-iraniha.com

تاریخ ثبت مقاله: آذر ماه 1394

تعداد بازدید ( 762 )
ارسال نظر
( نمایش داده نمی شود )
Captcha