نگاهی به ماجراهای تن تن و میلو
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
مخاطب اصلی ماجراهای تنتن و میلو کودکان و نوجوانان هستند. پرواضح است که کتابهای مصور در این سنین بیشتر جذابیت دارند بخصوص اگر رنگی، دارای نظم خاص، حاوی نقاشیهای زیبا، پرمحتوا و البته آمیخته با طنز باشند. آدمها همه شجاع و ماجراجو نیستند اما در پسزمینههای ذهنیشان دوست دارند باشند. آدمها دوست دارند خودشان را جای قهرمان قصهها بگذارند. با قهرمان قصهها سفر کنند. از خود شجاعت به خرج دهند. مناعت طبع داشته باشند. بر مشکلات بزرگ و کوچک فائق شوند و لحظات خوشی را با داستان سپری کنند. و داستانهای تنتن و میلو واجد همهی شرایط فوق هست.
نگاهی به ماجراهای تنتن و میلو
وقتی من نوجوان بودم از اینترنت و کامپیوتر خبری نبود. بچهها صبح تا شب به صفحهی کامپیوتر و تلویزیون خیره نمیشدند. آن موقع اوقات فراغت را با بازی و ورزش و کتاب پر میکردیم. هرکدامش هم برای خود عالمی داشت. انرژی نوجوانی در زمینهای بسکتبال و فوتبال تخلیه میشد و برای یکجا نشستن، کتاب بهترین رفیق لحظههای تنهایی بود. البته زندگی نوجوانی بدون مسئولیت هم نمیگذشت. درست مثل "پسرخاله" شخصیت دوستداشتنی "کلاه قرمزی"، من مسئول خرید نان و نفت خانه بودم. و این مسئولیت دادن و مسئولیت پذیرفتن چقدر دلپذیر بود. اینکه بدانی اگر بهموقع نفت نخری، بخاری خانه خاموش خواهد شد و از آب گرم هم خبری نیست. یا بدانی چه موقع به نانوایی بروی که هم شلوغ نباشد و هم سفرهی خانه بینان نماند. در آن ایام، برای یک پسربچهی دههی چهلی که تفریحاتش توی کوچه دویدن و دو تا پارهآجر را دروازه کردن و با یک توپ پلاستیکی "جنگیدن" بود، آشنایی با شخصیت ماجراجویی به نام "تنتن" یعنی: اوج لذت روزگار. سوم دبستان بودم که برای اولین بار با ماجراهای تنتن و میلو آشنا شدم. آن زمانها انتشاراتی در خیابان کریمخان بود به نام اونیورسال. این انتشارات برای اولین بار ماجراهای تنتن و میلو را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرده و با جلد و چاپ نفیس روانهی بازار کرده بود. یادم میآید اولین کتابی که از ماجراهای تنتن خواندم کتاب "جزیره سیاه" بود، آنهم بهصورت قرضی از یکی از همکلاسیها. از آن به بعد یکی از بزرگترین آرزوهایم این بود که مجموعهی کاملی از کتابهای تنتن را داشته باشم. با کلی خواهش و التماس، پدر را راضی کردم تا محل انتشارات اونیورسال را پیدا کند و مرا به آنجا ببرد تا سایر کتابهای تنتن را ببینم. برای آن دسته از دوستانی که عادت دارند به هر کلمهای ایراد بگیرند لازم است عرض کنم که نام واقعی انتشارات، اونیورسال بود نه یونیورسال. چرا که هرچند زبان فرانسه در کشور ما داشت نفسهای آخرش را میکشید ولی بسیاری از کلمات از فرانسه وارد فرهنگ ایرانی شده است. از طرف دیگر، "هرژه" خالق آثار ماجراهای تنتن فرانسویزبان بود و در نسخهی اصلی این کتابها، اسم سگ تنتن، میلو است. درحالیکه در ترجمهی انگلیسی به Snowy تغییر شکل پیداکرده و بعدها ترجمههای بعد از انقلاب کتاب (که از زبان انگلیسی ترجمهشده) به سفیدبرفی ترجمه گردیدهاند. همینطور پرفسور تورنسل به پرفسور کلکولس، کارآگاههای دوقلوی دوپونت و دوپونط به تامسن و تامپسن عوضشدهاند.
درهرصورت بیهیچ گزافهای باید عرض کنم که دنیای کودکی من با کتابهای تنتن و میلو شکل گرفت. و همین، انگیزهای شد تا در میان دنیایی از مطالب جدی، بخواهم سری دوباره به تنتن بزنم و احساس و دیدگاههای خود را در این مورد به اشتراک بگذارم.
چرا ماجراهای تنتن و میلو جذاب است؟
مخاطب اصلی ماجراهای تنتن و میلو کودکان و نوجوانان هستند. پرواضح است که کتابهای مصور در این سنین بیشتر جذابیت دارند بخصوص اگر رنگی، دارای نظم خاص، حاوی نقاشیهای زیبا، پرمحتوا و البته آمیخته با طنز باشند. آدمها همه شجاع و ماجراجو نیستند اما در پسزمینههای ذهنیشان دوست دارند باشند. آدمها دوست دارند خودشان را جای قهرمان قصهها بگذارند. با قهرمان قصهها سفر کنند. از خود شجاعت به خرج دهند. مناعت طبع داشته باشند. بر مشکلات بزرگ و کوچک فائق شوند و لحظات خوشی را با داستان سپری کنند. و داستانهای تنتن و میلو واجد همهی شرایط فوق هست. تنتن در تمام داستانهایش –درست مثل جیمز باند– پیروز میشود. همواره خوبی بر بدی –مثل بتمن و مرد عنکبوتی- غلبه میکند. جوان است و ازلحاظ سنی به ردهی سنی نوجوانان نزدیک است و آنها میتوانند خودشان را در ماجراهای تنتن ببینند. ماجراهای تنتن دارای موضوعهای متنوع است و از سوژههای تکراری بهشدت پرهیز شده است و سر آخر اینکه دارای تهمایهی طنز است. همهی این عوامل باعث شد تا مجموعه کتابهایی با عنوان تنتن و میلو با استقبال گسترده روبرو شود و پرفروشترین کتابهای مصور قرن بیستم اروپا باشند. اولین داستان از ماجراهای تنتن در سال 1934 بهصورت کتاب مستقل چاپ شد و از آن زمان تاکنون بیش از 200 میلیون جلد از کتابهای تنتن و میلو به فروش رفته است. این کتابها به بیش از پنجاه زبان زندهی دنیا ترجمهشدهاند.
فهرست کتابهای ماجراهای تنتن و میلو
اولین کتابی که از مجموعه داستانهای مصور تنتن (بهعنوان پاورقی) چاپ شد، فرار از شوروی بود. پسازآن بیستوسه جلد دیگر از مجموعهی ماجراهای تنتن و میلو (تا زمان مرگ خالق آثار) روانهی بازار گردید. البته کتاب "هنر الفبا" در سال 1986 و پس از مرگ هرژه روانه بازار گردید. فهرست این کتابها به ترتیب چاپ به شرح زیر است:
|
ماجراهای تنتن
عنوان به زبان فارسی
|
Les Aventures de Tintin
عنوان به زبان فرانسه
|
The Adventures of Tintin
عنوان به زبان انگلیسی
|
1
|
فرار از شوروی
|
Tintin au pays des Soviets
|
Tintin in the Land of the Soviets
|
2
|
سفر به آفریقا
|
Tintin au Congo
|
Tintin in the Congo
|
3
|
جدال با تبهکاران
|
Tintin en Amérique
|
Tintin in America
|
4
|
سیگارهای فرعون
|
Les Cigares du pharaon
|
Cigars of the Pharaoh
|
5
|
نیلوفر آبی
|
Le Lotus bleu
|
The Blue Lotus
|
6
|
جزیرهی سیاه
|
L'Île Noire
|
The Black Island
|
7
|
عصای سحرآمیز
|
Le Sceptre d'Ottokar
|
King Ottokar's Sceptre
|
8
|
خرچنگ چنگال طلایی
|
Le Crabe aux pinces d'or
|
The Crab with the Golden Claws
|
9
|
ستارهی اسرارآمیز
|
L'Étoile mystérieuse
|
The Shooting Star
|
10
|
راز کشتی اسب شاخدار
|
Le Secret de la Licorne
|
The Secret of the Unicorn
|
11
|
گنج راکهام سرخپوش
|
Le Trésor de Rackham le Rouge
|
Red Rackham's Treasure
|
12
|
هفت گوی بلوری
|
Les Sept Boules de Cristal
|
The Seven Crystal Balls
|
13
|
زندانیهای معبد خورشید
|
Le Temple du Soleil
|
Prisoners of the Sun
|
14
|
گوش شکسته شده
|
L'Oreille cassée
|
The Broken Ear
|
15
|
سرزمین طلای سیاه
|
Tintin au pays de l'or noir
|
Land of Black Gold
|
16
|
سفر به کرهی ماه
|
Objectif Lune
|
Destination Moon
|
17
|
گشتوگذار در ماه
|
On a marché sur la Lune
|
Explorers on the Moon
|
18
|
ماجرای کلکولس
|
L'Affaire Tournesol
|
The Calculus Affair
|
19
|
کوسههای دریای سرخ
|
Coke en stock
|
The Red Sea Sharks
|
20
|
جستجو در غار هیولا
|
Tintin au Tibet
|
Tintin in Tibet
|
21
|
جواهرات کاستافیوره
|
Les Bijoux de la Castafiore
|
The Castafiore Emerald
|
22
|
پرواز 714
|
Vol 714 Pour Sydney
|
Flight 714
|
23
|
در سرزمین پیکارگران
|
Tintin et les Picaros
|
Tintin and the Picaros
|
24
|
هنر الفبا
|
Tintin et l'alph-art
|
Tintin and Alph-Art
|
آنچه من از تنتن آموختم
قبل از پیدایش اینترنت و حضور موتور جستجوهای قدرتمندی چون گوگل، برای "دانستن" باید روانهی کتابخانهها میشدی. اگر اقبالت بلند بود یک دایرةالمعارف بریتانیکا یا آمریکانای تاریخ گذشته گوشهی کتابخانه پیدا میکردی و شاید مطلبی که دنبالش میگشتی، عکس هم داشته باشد یا نه. ماجراهای تنتن مرا با خود به اقصی نقاط دنیا برد. از اروپا به آمریکا، ازآنجا به آفریقا، خاورمیانه، شرق دور، تبت و حتی کره ماه. آنچه در کتابهای تنتن دیدم مقدمهای شد تا هیچگاه نقاطی را که با تنتن سفرکردهام از خاطرم نرود. پانزده سال قبل از آنکه نیل آرمسترانگ بر روی ماه قدم بگذارد، با هرژه و تنتن و کاپیتان هادوک بر روی ماه قدم گذاشتم و پیش از آن آموختم که برای سفر به فضا باید مرارتهای زیاد کشید. تجربهی بیوزنی در فضا را از سفر به ماه آموختم. در زندانیهای معبد خورشید با تمدن بزرگ اینکاها آشنا شدم و باعث شد تا در مورد رشتهکوههای آند و سرزمینهای آمریکای جنوبی بیشتر مطالعه کنم. همانطور که با کتابهای جدال با تبهکاران، ماجرای تورنسل (کلکولس)، گوش شکسته، تنتن در سرزمین پیکاروها (پیکارگران) و فرار از شوروی با دنیای سیاست آشنا شدم. شخصیت کاپیتان هادوک برای من بسیار جذاب بود. او که بیش از نیمی از مواقع بیداریاش را مست بود و هذیان میگفت اما درعینحال در رفاقت کم نمیگذاشت. من نمیدانم چرا باید صحنههای مشروبخواری و مستی کاپیتان هادوک از ترجمههای جدید حذف میشدند. هر کودک و نوجوانی که کتابهای تنتن را میخواند، در عین اینکه از مسخرهبازیها و بلاهتها و فحشهای کاپیتان هادوک لذت میبرد، اما تا شخصیت محکم، شجاع و انساندوستی مانند تنتن باشد، با یک دائمالخمر همذاتپنداری نمیکند و در عمل، میخوارگی هادوک یک ضدتبلیغ بهحساب میآید. همانطور که بلاهتهای دوپونت و دوپونط یا تامسن و تامپسن، در عین اینکه خنده را بر لبان خواننده میآورد، هیچکس دلش نمیخواهد خودش را جای آنها بگذارد.
تنتن به من آموخت که انسانها در تمام دنیا "انسان" هستند و باید انسانها را دوست داشت. (هرچند در کتابهای ابتدایی که هرژه نوشته بود و باوجود اتمسفر فاشیستی حاکم بر بلژیک آن زمان، رگههایی از نژادپرستی و ضدیت با سیاهان و قوم یهود دیده میشد که بعدها این رویه اصلاح گردید.)
نکات ژورنالیستی جالب دیگری را هم از هرژه آموختم. نکاتی که دانستنش شاید برای شما هم جالب باشد: تمام داستانهای تنتن در 64 صفحه به تصویر کشیده شدهاند. ازآنجاکه بسیاری از این داستانها ابتدا بهصورت پاورقی در مجلات چاپ میشدند و پاورقیها دوصفحهای بودند، او طوری مطلب را میپروراند که در انتهای صفحهی دوم نکتهی جالبی قرار گیرد تا خواننده مشتاق باشد در شمارهی بعدی پاورقی را پیگیری کند. هرچه تجربهی هرژه بیشتر میشد، کیفیت کتابها ازنظر محتوا و نقاشیها بالاتر رفت.
نکتهی قوت دیگری که ماجراهای تنتن نسبت به بسیاری از کتابها و فیلمهای امروزی که برای نوجوانان تهیه میشود دارد این است که تنتن در عین اینکه نوجوانان را سرگرم میکند و به دانش آنها میافزاید، ایشان را درگیر فضاهای غیرواقعی از قبیل جادوگری یا موجودات افسانهای نمیکند. در کتابهای تنتن خبری از سوپرقهرمانان غیرطبیعی (که در زندگی روزمره وجودشان غیرممکن است) نیست و بهجای اینکه نوجوان با پوشیدن یک ماسک و شنل خودش را بهطور کاذب یک سوپرقهرمان ببیند، به او راه رسم شجاعت، اندیشه و انساندوستی میآموزد.
کلام آخر اینکه:
داستانهای تنتن و میلو داستانهای قرن گذشتهاند، اما هنوز هم میتوانند مخاطب را جذب کنند و البته او را با حال و هوای مردم قرن بیستم آشنا گردانند. فرزندانتان را از آشنایی با ماجراهای تنتن و میلو محروم نفرمایید. و اگر سریالهای آبگوشتی ترک اجازه داد آخر شبها خودتان هم یواشکی یک نگاهی به آن بیندازید.
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
هرگونه کپیبرداری بهمنظور تجاری ممنوع است. کپیبرداری بهمنظور اشاعه فرهنگ و با اهداف غیرتجاری در صورت اجازه مدیر سایت و ذکر منبع بلامانع است.