مرتضی نی‌داود
مرتضی نی‌داوود بنیان‌گذار "دایرة‌المعارف موسیقی اصیل ایرانی" است که شامل معرفی، تنظیم و اجرای حدود 300 گوشه از ردیف‌های موسیقی سنتی ایرانی است که‌ با همکاری فرامرز پایور در استودیوهای‌ رادیو ایران ضبط‌شده‌ است‌. مرغ سحر، آتشی در سینه دارم جاودانی، پیش‌درآمد ماهور، پیش‌درآمد اصفهان، مرغ حق، شاه من ماه من و بسیاری دیگر از کارهای اوست.

مرتضی نی‌داوود

Morteza NeyDavoud

 

ملیت: ایرانی

تولد: سال 1279 خورشیدی (1900میلادی)

محل تولد: تهران، ایران

فوت: 9 مرداد 1369 (31 جولای 1990)

محل فوت: سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا

تحصیلات: مقدماتی

شغل: نوازنده تار و آهنگساز

همسر: محترم آفاری، تاریخ ازدواج : 1314

فرزندان:

*دو دختر : پروین و میهن

*یک پسر : جهانشاه (او در 15 بهمن 1390 در سانفرانسیسکو وفات یافت.)

خویشاوندان:

خاندان نی‌داوود (نی داوود) همه با موسیقی و شعر و هنر عجین بوده‌اند. پدر او بالاخان، نوازنده‌ی ضرب بود، برادرش اسماعیل‌خان (خواننده و بازیگر تئاتر) و دیگران چون ابراهیم‌خان (نوازنده ویولن و سنتور)، کامران‌خان (موسیقیدان)، خانم‌جان نی‌داوود (نوازنده تار)، آقابابا نی‌داوود(خواننده و بازیگر تئاتر)، مژگان نی‌داوود (موسیقیدان)، پرویز نی‌داوود (شاعر، نویسنده و موسیقی‌شناس)  و... همه دستی در موسیقی داشته‌اند. پس از مرتضی خان، آثار موسیقایی دو برادر او معروف است :

* موسی نی‌داوود : نوازنده‌ی کمانچه و سپس ویولن.

* سلیمان نی‌داوود : نوازنده‌ی تار.

سبک موسیقی : سنتی

سازها: تار

سال‌های فعالیت:

* نوازندگی تار و آهنگسازی : حدود 80 سال

آثار: 

مرتضی نی‌داوود بنیان‌گذار "دایرة‌المعارف موسیقی اصیل ایرانی" است که شامل معرفی، تنظیم و اجرای حدود 300 گوشه از ردیف‌های موسیقی سنتی ایرانی است که‌ با همکاری فرامرز پایور در استودیوهای‌ رادیو ایران ضبط‌شده‌ است‌.

همچنین ازجمله آهنگسازی‌ها و تارنوازی‌های مرتضی خان که تعداد آن‌ها به گفته‌ی خودش به 200 اثر می‌رسد، می‌توان به آثار ماندگار زیر اشاره نمود :

*  تصنیف "مرغ سحر"، در دستگاه ماهور، سروده‌ی محمدتقی ملک‌الشعرای بهار، خوانندگان: ملوک ضرابی، قمرالملوک وزیری، محمدرضا شجریان،... : اولین اجرای این آهنگ در سال 1306 بود که در آن نام شاعر را پنهان داشتند (در آن زمان ملک‌الشعرا بهار، نماینده‌ی مجلس و البته به سبب مشروطه‌خواهی، مغضوب حکومت بود.) این اثر معروف‌ترین ساخته‌ی مرتضی خان نی‌داوود است. علاوه بر زیبایی آهنگسازی آن، "مرغ سحر" به دلیل ماهیت اجتماعی-سیاسی‌اش در هر دوره‌ای محبوب و موردتوجه بوده است.

*  تصنیف "آتش‌دل" (آتشی در سینه دارم جاودانی)، مایه دشتی، شعر از پژمان بختیاری، خوانندگان قمرالملوک وزیری، صدیق تعریف، جلال تاج اصفهانی، همایون شجریان،... : اولین اجرای این آهنگ در سال 1315 در گراند هتل تهران بوده و نی‌داوود این تصنیف را بهترین اثر خود می‌دانسته است. اولین ابیات این شعر نیز بر روی مزار قمر نوشته‌شده است.

*  تصنیف "مرغ حق"، شعر از پژمان بختیاری، خواننده قمرالملوک وزیری،...

*  تصنیف "شاه من، ماه من"، بیات اصفهان، شعر از پژمان بختیاری، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  پیش‌درآمد ماهور.

*  پیش‌درآمد اصفهان : بعدها این پیش‌درآمد توسط استاد مرتضی حنانه به شیوه‌ای نو برای ارکستر بزرگ تنظیم و به‌عنوان تیتراژ سریال پربیننده تلویزیونی "هزاردستان" از ساخته‌های علی حاتمی در سال 1366 به اجرا درآمد.

و بسیاری آثار دیگر ازجمله :

*  تصنیف "نگار من"، بیات ترک، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  تصنیف "شبی یاد دارم که چشمم نخفت"، بیات ترک، شعر سعدی، ابتدا قمرالملوک وزیری و بعدها توسط "خاطره پروانه" بازخوانی شد.

*  تصنیف "تو رفتی و عهد خود شکستی"، شعر از ملک‌الشعرای بهار، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  تصنیف "هدیه عاشق"، اولین ضبط توسط ملوک ضرابی بوده و پس از او قمرالملوک وزیری.

*  "آواز حسینی و شهناز"، دستگاه شور، شعر از نظام وفا، تار نی‌داوود، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  "آواز مثنوی افشاری"، شعر سعدی، تار نی‌داوود، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  تصنیف "عاشقی محنت بسیار کشید"، شعر از ایرج میرزا، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  تصنیف "گریه کن"، مایه دشتی، شعر از عارف قزوینی، خواننده قمرالملوک وزیری، بنان، شهرام ناظری،...: این تصنیف غم‌انگیز به دلیل مرگ کلنل محمدتقی پسیان سروده شده است.

*  تصنیف "مرگ مادر"، شعر از ایرج میرزا، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  تصنیف "روزگار گذشته"، بیات ترک، خواننده قمرالملوک وزیری.

*  و ...

زندگی‌نامه

خانواده:

مرتضی‌خان، فرزند "بالاخان" و نوه‌ی "یحیی‌خان"، در سال 1279 هجری شمسی در یک خانواده‌ی هنردوست یهودی که کسب‌وکار غالب آن‌ها موسیقی بود، در تهران به دنیا آمد. در منزل پدرش که با تار و تنبک آشنایی داشت و نوازنده‌ی ضرب بود، بسیاری از موسیقیدانان هم‌عصر او رفت‌وآمد داشتند و  مرتضی در محضر شیفتگان موسیقی رشد کرد. او در پنج‌سالگی تار به دست گرفت و با علاقه و استعدادی ذاتی به تقلید پدر، صداهایی از آن استخراج می‌کرد. در شش‌سالگی پدر او را برای تعلیم موسیقی حدود هفت ماه نزد "رمضان ذوالفقاری" از شاگردان "آقا حسینقلی" برد و تا مدتی هم به دلیل خردسالی، او را همراهی می‌کرد. پس‌ازآن، پدر که امیدوار بود پسرش روزی دانشمند بزرگی شود، وی را برای تحصیلات ابتدایی به مدرسه "آلیانس" (اتحاد) تهران فرستاد. اما علاقه و پیگیری‌های مرتضی باعث شد هم‌زمان با مدرسه، در هفت‌سالگی، پای درس استاد "میرزا حسینقلی" از بزرگ‌ترین استادان موسیقی زمانه نیز بنشیند. سایر برادران مرتضی نیز از کودکی به کلاس‌های آموزش موسیقی پیوستند.

قبل از مجلس پنجم، زمانی که دولت دستور داد هر شهروند ایرانی باید شناسنامه و اسم‌فامیلی داشته باشد، پدر مرتضی‌ نام خانوادگی نی‌داوود را که نام گوشه‌ای از دستگاه همایون است، به پیشنهاد استاد غلامحسین درویش، برای خاندان خود برگزید.

 تحصیل موسیقی و تربیت شاگردان:

مرتضی شش سال مشتاقانه در محضر استادش آقاحسینقلی، مجموعه‌ی ردیف‌های موسیقی او را فراگرفت. در 14 سالگی، پدر که تسخیر مهارت پسر شده بود، وی را به کلاس‌های "درویش خان" روانه نمود. درویش خان از ناموران موسیقی سنتی ایران بود که خود از شاگردان آقا حسینقلی به‌حساب می‌آمد و به دلیل انقلابی که در موسیقی سنتی به پا کرد، نامش جاودان است. مرتضی چنان عاشقانه درس استاد را می‌آموخت که درویش خان تمامی زیروبم هنر خود را از "پیش‌درآمد" و "ضربی" و "تصنیف" طی 8 سال به او آموخت. مرتضی خان بهترین و محبوب‌ترین شاگرد درویش‌خان شد و به‌اصطلاح آن دوران "خلیفه" کلاس وی بود و سرپرستی قسمتی از اداره‌ی امور کلاس را بر عهده داشت. مرتضی خان در محضر این استاد، سه مدال مخصوص کلاس درویش، برنز(مس)، نقره، و "تبرزین زرین" که نشان شاگردان ممتاز بود را به دست آورد.

سپس نی‌داوود جوان، کلاس تعلیم تار را در خانه‌ی خود، در خیابان ناصریه (ناصرخسرو کنونی)، به‌صورت خصوصی دایر کرد و در حدود سه چهار سال به تعلیم شاگردان پرداخت و همچنین به دلیل ناتوانی استادش به اداره کلاس‌های درویش خان کمک می‌کرد.(صبح‌ها خود به مدرسه می‌رفت و بعدازظهرها تدریس موسیقی می‌کرد): "درویش خان مرا مثل فرزند خودش دوست داشت. درویش خان خیلی زود فرسوده شد. سن زیادی نداشت. درویش خان با تصادفی که به خودش هیچ آسیبی نرسید فوت کرد... {در آن تصادف} هیچ جور آسیبی به درویش خان نرسید، ولی ترس و اضطراب، درویش خان را مریض کرد و در بیمارستان فوت کرد."

مرتضی خان پس از مرگ نابهنگام استاد درویش خان در سال 1305، به تأسیس مدرسه‌ی موسیقی، با مجوز "وزارت معارف و صنایع مستظرفه"(وزارت فرهنگ) که دکتر علی‌اصغر حکمت وزیر آن بود، در خیابان علاءالدوله (خیابان فردوسی کنونی) کوچه بختیاری‌ها (کوچه بانک ملی)، اقدام نمود و در آنجا ادامه آموزش شاگردان استادش را نیز بر عهده گرفت و مدرسه را به‌عنوان قدردانی و بزرگداشت یاد استاد خود، "مدرسه درویش" نامید. مرتضی خان با نیرو و دلسوزی بسیار به تدریس می‌پرداخت. روش تعلیم او در مدرسه همان روش میرزا حسینقلی و درویش خان بود و مبانی آموزش و اجرای موسیقی سنتی، دقیقاً همان بود که نی‌داوود در کودکی و جوانی از این اساتید آموخته بود. در این مدرسه، که مدرسه‌ای غیرانتفاعی بود و برای وی درآمدی ناچیز به همراه داشت، تار، سه‌تار، ویولن و فنون آواز تدریس می‌شد. (لازم به ذکر است که ویولن در این مدرسه به شیوه‌ی کمانچه‌کش‌های قدیم تدریس می‌شد و طرز آموزش و نواختن، همان روش حسین‌خان اسماعیل‌زاده و علیرضاخان چنگی بود.) برادران او، موسی و سلیمان نیز با او در تدریس همراه بودند. مرتضی نی‌داوود درباره استاد خود گفته است: "درویش‌خان کسی بود که در موسیقی انقلاب کرد و انقلاب در موسیقی ایرانی به نام ایشان است. اولاً تار پنج سیم داشت. در زمان آقا حسینقلی، مرحوم درویش خان 5 سیم تار را کرد 6 سیم. یک سیم اضافه کرد به تار و این خدمتی بود که درویش خان کرد. پیش‌درآمد و تصنیف و رنگ به این شکل‌های امروزی که هست نبود. تمام این‌ها را درویش‌خان تنظیم کرد و مبتکر این کار ایشان بود. ایشان خیلی‌خیلی به موسیقی ایرانی خدمت کرد."

در حدود سال‌های 1300، مرتضی خان بزرگ‌ترین کشف موسیقی خود را آشکار نمود. او در یک محفل خصوصی، با صدای گرم دختر جوانی آشنا می‌شود که بعدها به رساترین صدای زنانه در عرصه موسیقی سنتی تبدیل گشت: "قمرالملوک وزیری". مرتضی خان آموزش موسیقی او را بر عهده گرفت و پس‌ازآن، همکار جدایی‌ناپذیر او باقی ماند. "قمر نزد بنده حدود 10 سال به‌طور مداوم کار کرد و بعد صفحاتی پر کرد. با ارکستر مدرسه بنده یا با تار تنها..."

علاوه بر قمرالملوک وزیری، هنرمندانی چون ارسلان درگاهی (نوازنده‌ی سه‌تار)، ملوک ضرابی کاشانی (خواننده)، غلامحسین بنان (خواننده)، سلیمان روح‌افزا (نوازنده‌ی تار)، حسن عُذاری (نوازنده‌ی تار و موسیقیدان به نام آذربایجانی)، حسین سنجری (نوازنده‌ی تار)، روح‌انگیز و ادیب خوانساری (خواننده) و بسیاری دیگر در مدرسه او درس گرفتند و پا به عرصه‌ی موسیقی گذاشتند. او همچنین طی هم‌نشینی با هنرمندان در محافل مختلف، با نوازندگان ارزنده‌ی دیگری آشنا شد که بعدها جزو دوستان و همکاران هنری او شدند.

عشق پنهان یا همراهی هنری :

بسیار گفته‌شده است که مرتضی خان عشقی پنهانی به قمر داشته است و گواه این مدعا را مصاحبه‌ی مرتضی خان درباره شور و شوقش از نخستین آشنایی با قمر نوجوان و شنیدن قدرت آواز او و سپس تدریس و تشویق و حمایت وی و همچنین همراهی و همکاری هنری سالیانش با قمر دانسته‌اند. در نخستین ملاقات، نی‌داوود جوان که در یک مجلس عروسی برای گذران زندگی خود تار می‌زده، با دختر نوجوانی روبرو می‌شود که بی‌پروا از اندرونی به جمع مردان آمده و می‌خواهد همراه با نوازندگان آواز بخواند. " ... تا حالا چنین سبکی را نشنیده بودم. صدایش زنگ مخصوصی داشت ... باور کنید پاهایم سست شده بود. تازه بعدازآنکه بیت اول غزل را تمام کرد، متوجه شدم از ردیف عقب افتاده‌ام... بقیه ساززن‌ها هم مثل من، گیج و مبهوت شده بودند... تار را روی زانوهایم جابجا کردم و آن‌ها محکم در بغل فشردم. هر گوشه‌ای را که مایه می‌گرفتم، می‌خواند ... گفتم: اگر تا صبح هم بخوانی می‌زنم! و در دلم اضافه کردم: تا پایان عمر برایت می‌زنم! ... بعدازآنکه از قمر جدا شدم، تمام شب را به یاد او بودم. دیگر دلم نمی‌آمد برای کسی تار بزنم... دو ماه به همین روال گذشت. بعدازظهر یکی از روزها، توی حیاط قالیچه انداخته بودم و در سینه‌کش آفتاب با ساز ور‌می‌رفتم که یک‌مرتبه در حیاط باز شد. دیدم قمر مقابلم ایستاده است، بند دلم پاره شد. هنوز دنبال کلمات می‌گشتم که گفت: آمده‌ام موسیقی یاد بگیرم ..."

قمر اولین کنسرت خود را در سال 1303 همراه با مرتضی‌خان در گراند هتل و سینما پالاس تهران برگزار نمود. از آن سال به بعد، بیشتر آنچه قمر از تصنیف و آواز خوانده با تار شیرین و پرصلابت مرتضی نی‌داوود همراه بوده است. مرتضی خان تا آخرین لحظه‌ی عمر قمر همدوش و همراه او بود و حتی در مراسم خاک‌سپاری او که عده‌ی بسیار کمی در آن شرکت کردند نیز حضور داشت.

نهایتاً آنچه بیش از هر چیز، از گفتار و زندگی نی‌داوود به دست می‌آید، عشق و احترام والایی است که او به هنر، صدا و آواز قمرالملوک وزیری و به اعتلای موسیقی سنتی داشته است.

کنسرت‌ها و صفحه‌ها :

نی‌داوود جوان در حدی از رشد و تعالی بود که اساتید کهن‌سال و زبده‌ی موسیقی با رغبت همراه وی می‌نواختند و کنسرت می‌دادند، ازجمله طاهرزاده، حاج خان، نایب السلطنه و درویش‌خان. او در تهران همراه با پیانوی مرتضی محجوبی و آواز تاج اصفهانی کنسرتی از طرف روزنامه‌ی ناهید داد. هنگام وفات درویش‌خان نیز در سال 1305 به همراه پیانوی مرتضی محجوبی و آواز عبدالله دوامی و حسین طاهرزاده کنسرتی به یاد درویش برگزار کرد تا با عواید آن بتواند قرض‌های او را بپردازد.(درویش خان در فقری خودخواسته زندگی می‌کرد.)

در این سال‌ها او به همراه قمرالملوک وزیری کنسرت‌های متعددی در تهران و شهرستان‌ها (شیراز، اصفهان، همدان، مشهد و ...) برپا کرد. او در همدان به افتخار عارف قزوینی کنسرت‌هایی داد که بسیار موردتوجه واقع شد.

از سال 1307 که دوباره ضبط صفحه در ایران رواج گرفت، نی‌داوود صفحاتی از خود به یادگار گذاشت که بسیاری از آنان ماندگارترین آثار در موسیقی ایرانی هستند. مهم‌ترین صفحات او همراه قمرالملوک وزیری است. در این صفحات که بسیاری از آن‌ها دوباره با آواز ملوک ضرابی کاشانی ضبط و منتشر شد، ویولن موسی‌خان نی‌داوود، ضرب رضا روانبخش و پیانوی مرتضی محجوبی، تار نی‌داوود و آواز قمر را همراهی کرده است. بخشی از برنامه‌های ضبط‌شده ایشان در رادیو نیز بر روی صفحات شرکت‌های "His Master’s Voice"، "پلیفون" و "ادئون" موجود است.

همکاری با رادیو:

نی‌داوود از سال 1319، سال بنیاد رادیو ایران، به این سازمان پیوست و هم‌زمان با تدریس در مدرسه، در برنامه‌های مختلف موسیقی رادیو به همکاری و هم‌نوازی با هنرمندان برجسته‌ای چون رضا محجوبی، علی‌اکبر شهنازی، حبیب سماعی، ابوالحسن صبا و موسی معروفی پرداخت. او طی ده سال همکاری تنگاتنگ با رادیو، روی اشعار ملک‌الشعرا، پژمان بختیاری و رهی معیری و... برای خوانندگان معروفی چون قمرالملوک وزیری، ملوک ضرابی، روح‌انگیز، ادیب خوانساری، جواد بدیع زاده و غلامحسین بنان تصنیف ساخته یا پا‌به‌پای آوازشان تار نواخته است.

همکاری مرتضی خان با رادیو در اوایل دهه‌ی 30 خاتمه یافت. رواج موسیقی موسوم به موسیقی جاز در رادیو و همچنین نظام بوروکراتیک حاکم بر اداره‌ی رادیو که موسیقی جدی را خوش نمی‌داشت، سبب شد تا موسیقی اصیل ایرانی که نی‌داوود بسیار به آن علاقه داشت به حاشیه رانده شود و عرصه چنان بر او و هنرمندان هم‌سنخ او از قبیل حبیب سماعی، رضا روانبخش، ارسلان درگاهی و ... تنگ شد که چاره‌ای جز ترک آن دستگاه نبود. او که از سیاست‌های پخش و عرضه‌ی موسیقی در رادیو راضی نبود، به نشانه‌ی اعتراض از آنجا بیرون آمد. (قمرالملوک نیز در سال 1334 از رادیو کناره‌گیری کرده است.)

در این هنگام که کار کنسرت و ضبط صفحه هم محدودشده و از رونق افتاده بود، نی‌داوود تنها به تربیت شاگرد و نوازندگی برای خود و دوستداران معدودش پرداخت و درست در اوج قدرت خلاقه تکنیک و کارایی خود به گوشه‌ی عزلت کشانده شد. گرچه تا سال‌ها علی‌رغم عدم رضایت باطنی او، گاه از نوارهای سابقش در رادیو استفاده می‌شد. او پس از کناره‌گیری از رادیو، به‌ندرت اجرای عمومی داشت. آخرین کنسرتی که برگزار کرد، در مردادماه سال 1338 به یاد یار دیرین خود، قمرالملوک وزیری بود.

پس‌ازآن، ازآنجاکه دیگر در رادیو کاری نداشت و مدرسه به خاطر غیرانتفاعی بودنش کفاف تأمین معاش او را نمی‌داد، به تجارت آزاد مشغول شد و فعالیت موسیقی خود را به همان مدرسه و آموزش موسیقی منحصر کرد. در این سال‌ها او و چند تن دیگر مانند سعید هرمزی، نورعلی برومند، سلیمان امیر قاسمی، عبدالله دوامی و ارسلان درگاهی کسانی بودند که آرام و بی‌صدا شیوه‌ی او را حفظ کردند و تعلیم دادند.

نی‌داوود دیگر به رادیو بازنگشت، مگر سال‌ها بعد که به خاطر نگرانی از نابودی موسیقی اصیل ایرانی، برای ثبت و ضبط گنجینه‌ی ردیف‌هایش، پا به آن دستگاه گذاشت.

ثبت و ضبط موسیقی سنتی ایرانی :

در سال 1350 در سن 71 سالگی، وزارت اطلاعات و جهانگردی از او دعوت کرد تا از ردیف‌های موسیقی ایرانی، دستگاه‌ها و گوشه‌ها به‌صورت نوار نمونه‌هایی ضبط کند. وی باوجود کهولت سن باعلاقه از این دعوت استقبال کرد و بدین ترتیب به‌منظور حفظ و زنده نگاه‌داشتن موسیقی ایرانی، دوباره به رادیو ملی ایران بازگشت. او ردیف‌های موسیقی سنتی را در 297 نوار کاست (نزدیک به 300 گوشه از مجموعه ردیف موسیقی سنتی ایران) با همکاری استاد فرامرز پایور در استودیوهای‌ رادیو ضبط نمود. ضبط این آثار به این صورت بود که وی ابتدا دستگاه و ردیف را معرفی و سپس آنرا می‌نواخت: "بنده قربان 7 دستگاه را ضبط کردم، در اداره اطلاعات به این سن و سال بالا." (موسیقی سنتی ایرانی شامل هفت‌دستگاه است: 1.شور، 2.ماهور، 3.سه‌گاه، 4.چهارگاه، 5.راست‌پنج‌گاه، 6.همایون و 7.نوا) این اثر مرجعی برای پژوهش و گنجینه‌ی باارزشی برای آیندگان است. تهیه‌ی این دایرة‌المعارف یک سال ‌و ‌نیم به طول انجامید و گویا تدوین و تکمیل آن در سال 1355 پایان‌یافته است. مرتضی خان تسلط نوازنده موسیقی سنتی ایرانی را بر نواختن تمامی این گوشه‌ها ضروری می‌دانست : "نیم ساعت تک‌نوازی مشکل است. اگر موسیقی عمقی ندانید، اشکال پیدا می‌کند. اگر 297 گوشه موسیقی را بدانید می‌توانید بزنید. ماهور کمتر از شور ملحقات دارد و همایون کمتر از هر دوی این‌ها. سه‌گاه، چهارگاه، نوا، ... اگر این‌ها را ندانند نمی‌توانند تک‌نوازی بکنند، مگر این‌که تکرار بکنند. تکرار هم درست نیست و غلط است."

مرتضی نی‌داوود در اواخر عمر دلواپس آثار ضبط‌شده‌ی خود بود، زیرا به دلایل نامعلومی تا سال‌ها منتشر نشدند. برخی از ردیف‌نوازی‌های نی‌داوود اخیراً از سوی مؤسسه ماهور منتشرشده است. هم‌اکنون یک نسخه از این مجموعه در وزارت علوم ایران در تهران و یک نسخه در کتابخانه دانشگاه موسیقی اورشلیم نگهداری می‌شود. نسخه‌هایی از آن نیز در دست اساتید و خانواده نی‌داوود است.

نی‌داوود دریافت مزد و پاداش برای خدمت خود را نپذیرفت و این کار را وظیفه‌ی خود به مملکت و فرهنگ و موسیقی ایرانی اعلام نمود: "به این کار خودم افتخار می‌کنم و بابت آن از خودم راضی هستم، زیرا موسیقی ما نمی‌تواند پایمال بدخواهان بشود و خاطرجمع هستم که اگر من مُردم این موسیقی نمی‌میرد و جاودان است...دلم فقط خوش است که برای مملکتم این کار را کردم." او در سال 1351 از وزارت فرهنگ و هنر رادیو، نشان لیاقت هنری دریافت نمود.

زندگی خانوادگی :

گرچه بالا‌خان مایل نبود که موسیقی پیشه‌ی آینده‌ی مرتضی‌خان شود، موسیقی، تا سال‌ها پیشه‌ی اصلی هنرمند جوان شد و برادرانش، موسی و سلیمان نیز همراه او بودند. درآمد معاش زندگی نی‌داوود در جوانی از راه نوازندگی در محافل، سپس فعالیت در رادیو و ضبط صفحه و نهایتاً، از سال‌های دهه 40 به بعد، از راه معاملات تجاری بود.

او در سال 1314 با همسرش محترم آفاری ازدواج نمود. ثمره‌ی این پیوند دو فرزند دختر و یک پسر است. خانه‌ی او در زعفرانیه واقع در شمال تهران بود. او در سال‌های پایانی عمر و پیش از اینکه ایران را ترک کند، چهارشنبه‌ها برای چند ساعت، سری به مغازه‌ی کوچک الکتریکی پسرش در خیابان فردوسی می‌زد و روی چهارپایه‌ای که در انتهای مغازه بود می‌نشست. دوستانش که از این قرار ثابت اطلاع داشتند به دیدارش می‌رفتند. هنرجویانی که موسیقی را تازه شروع کرده بودند پرسان‌پرسان از دوست و آشنا سراغ مغازه پسرش را می‌گرفتند و به دیدارش می‌رفتند تا برایش ساز بزنند.

فرزندان وی، به خواست خود استاد، راه او را در موسیقی ادامه ندادند. او به پسرش می‌گفت: "من نمی‌خواهم تو نوازنده موسیقی بشوی برای اینکه کار سختی است. این کار را نکن و این حرفه را قبول نکن."

در سال ۱۳۵۹، سه چهار سال بعد از ضبط مجموعه ردیف‌های موسیقی در رادیو، خانواده وی به آمریکا مهاجرت کردند و استاد 80 ساله نیز که همسرش را پیش از آن ازدست‌داده بود، به‌ناچار با آنان همراه شد و نزد خویشاوندانش در لس‌آنجلس اقامت گزید. سپس نزد پسرش در سانفرانسیسکو رفت. او حدود 10 سال در غربت زیست.

 

درباره مرتضی نی‌داوود:

مرتضی نی‌داوود در تاریخ معاصر موسیقی ایران نامی ماندگار است.  او به مبانی موسیقی سنتی ایرانی و اجرای اصیل و درست آن ایمان داشت. از اختلاط کورکورانه‌ی موسیقی غربی با موسیقی و ردیف‌های ایرانی و همچنین از بدعت‌گذاری‌های نابخردانه در نوازندگی پرهیز می‌کرد و دیگران را نیز بر حذر می‌داشت.

او ازلحاظ موسیقایی، در نوازندگی تار، تصنیف‌سازی و ساختن پیش‌درآمد، چهارمضراب و رنگ تابع قدما است و ساخته‌هایش در سبک درویش‌خان و رکن‌الدین مختاری است، با همان استحکام، قدرت، صلابت، شفافیت ملودی‌ها، ضرب‌شناسی دقیق، خلاقیت در بدیهه‌نوازی و احساس گرم و دل‌نشین. هنوز اندک‌اند کسانی که قادر باشند همپای صفحه‌ی ماهور او که حدود 26 سالگی نواخته، نوازندگی کنند.

از امتیازات خاص نی‌داوود در نوازندگی پنجه و مضراب بسیار پرقدرت اوست که در بین نوازندگان هم‌عصرش به‌ندرت نظیر او یافت می‌شود. به‌خصوص در نواختن ضربی‌ها که نی‌داوود در آن مهارت کاملی را داراست. (به خاطر فراگیری تنبک در حین آموزش که از ارکان آموزش موسیقی سنتی ایران در قدیم بوده است.) صدادهی درخشان تار از ویژگی‌های نوازندگی اوست.

علی تجویدی درباره او می‌گوید: "نی‌داوود سبک جدیدی در تارنوازی، پیش‌درآمد سازی و ترانه‌سازی باب کرد. به نظر من تارنوازی ایشان حدفاصل بین قدیم و جدید است. به این معنی که دیگرانی که تار نواختند ازجمله "لطف‌الله مجد" که خود از هنرمندان برجسته بود، الهام‌بخش‌شان مرتضی نی‌داوود بود. همچنین "فرهنگ شریف"، چهارمضراب‌هایی که در تار نی‌داوود ساخت ازهرجهت تازگی داشت. درواقع اینان اشاعه دهنده سبک نی‌داوود بودند."

آنچه نی‌داوود را جانشین خلف برای درویش خان می‌سازد، اخلاق انسانی و نجابت عظیم اوست که همواره مورد نقل و تائید اساتید موسیقی بوده است. خوش‌رویی، حوصله زیاد، فروتنی، فداکاری و نوع‌دوستی، عزت‌نفس و مناعت طبع او، این استاد دقیق و صدیق را در جایگاه رفیع خود، مستحکم‌تر می‌سازد.

پرویز نی‌داوود درباره مرتضی‌خان می‌گوید: "او در زمانه‌ای می‌زیست که همه نوع فساد امکان داشت هنر و هنرمند را ببلعد، اما او نه اهل فساد اخلاقی بود، نه اهل فساد جسمانی. نجیب زیست و با اصالت. نه می‌گساری کرد، نه بوالهوسی."

همچنین او از همان قافله‌ای بود که کسب درآمد از راه موسیقی اصیل را سبب کاهش کیفیت موسیقی می‌دانستند و ماجرای پول و سودآوری مادی را از هنر جدا می‌کردند. او هیچ‌گاه حاضر نشد به خاطر انتفاع مادی بیشتر، سطح کیفی موسیقی سنتی را پائین بیاورد. _آن‌هم درزمانی که می‌توانست از راه موسیقی درآمد خوبی به دست آورد_ تدریس موسیقی را دینی بر گردن خود می‌دید و آن را تقریباً به‌رایگان انجام می‌داد. او نه‌تنها سود مادی از مدرسه‌اش دریافت نمی‌کرد، بلکه همواره به شاگردان بی‌بضاعت خود کمک می‌رساند. تقریباً تمامی کنسرت‌ها و برنامه‌های هنری او به نفع امور خیریه اجرا می‌شد.

نی‌داوود با موسیقی و برای موسیقی زنده بود و می‌گفت: "اگر روزی دست‌هایم از کار بیفتد، خواهم مرد." و از زمانی که خود را شناخت، تارش را رها نکرد و در اواخر عمر برای فرزندان و نوه‌هایش تار می‌زد.

خاطره‌ای که نی‌داوود در مصاحبه‌ای بیان می‌کند، حکایتی از پنجه‌ی گرم و تارنوازی شیرین اوست : "وقتی کوچک بودم و مدرسه می‌رفتم، می‌آمدند می‌گفتند که "داوود شیرازی" ساز زده و بلبل آمده و نشسته روی دسته سازش. من بااینکه کوچک بودم، هیچ نمی‌توانستم باور کنم که یک چنین چیزی می‌شود. داوود شیرازی، ردیف آقا علی‌اکبر فراهانی و میرزا حسینقلی را خیلی خوب می‌نواخت. بنده ساززدنش را دیده بودم و می‌گفتم که این را نمی‌توانم باور کنم که بلبل روی دسته تار بنشیند...تا اینکه یک‌شبی مهمانی بود در باغ صاحب جم بودیم، بنده سازی می‌زدم. باغ باصفایی بود. دیدم بلبل روی دسته ساز من نیامد ولی خیلی نزدیک روی یک شاخه نشسته بود و من هیچ باور نمی‌کردم تا این‌که این پیشامد برای خود من پیش آمد البته بلبل روی دسته تار نیامد بنشیند، ولی خیلی نزدیک بود. روی یک شاخه نشسته بود. آن‌هایی که داشتند گوش می‌کردند اشاره کردند به خواننده که دیگر نخواند ببینیم چه می‌شود و من تنها ساز زدم بلبل هم جواب می‌داد مثل سؤال و جواب آواز با ساز. این کار را بنده کردم و آن شب تمام شد رفتیم منزل. فردایش من دیدم مردم حرف‌هایی می‌زدند که من باور نمی‌کردم. دیدم به خودم دارند می‌گویند: آن شب فلان جا در باغ صاحب جم شما ساز زدی بلبل روی دسته سازت نشسته بود. گفتم آقا (این‌طور) نیست، گفتند که باید افتخار کنی....گفتم خدا شاهد است روی دسته ساز من نیامد، گفتند آمده، تو نمی‌خواهی بگویی! خلاصه هر چه از بچگی می‌گفتم که یک چنین چیزی نمی‌شود، باور نمی‌کردند... فقط این را می‌گویم که اگر تار را نرم بزنید و اگر چکشی مضراب نزنید، بلبل نزدیک می‌آید. از ساز نرم، بلبل خیلی خوشش می‌آید."

پرویز نی‌داوود در کتاب "تقلای ماهیان در تور" که به مناسبت بزرگداشت مرتضی نی‌داوود در سال 1354 نگاشته و منتشرشده و همچنین در کتاب "دلدادگان" به ذکر خاطرات و شرحی از زندگی مرتضی نی‌داوود و دیگر هنرمندان موسیقی ایرانی پرداخته است. گویا در کتاب دائرة‌المعارف(؟)‌ عبدالحسین‌ سعیدیان‌ نیز به مرتضی نی‌داوود پرداخته‌شده است.

اواخر عمر و وفات:

در اول اسفندماه  1355 در سن 76 سالگی در تالار رودکی تهران از مرتضی نی‌داوود تجلیلی به عمل آمد که بسیار موردتوجه و رضایت او قرار گرفت. پس‌ازآن، یکی دو مراسم تجلیل و بزرگداشت هم، زمانی که در خارج از کشور اقامت داشت، برایش برگزار شد و نی‌داوود پیر که دور از وطن و زادگاهش، تنها با تارش دل‌خوش بود، روی صحنه به‌زحمت نواهای بریده‌بریده‌ای نواخت.

وی 10 سال پس از مهاجرت به آمریکا، در صبح روز سه‌شنبه 9 مرداد سال ۱۳۶۹ در سن نودسالگی در سانفرانسیسکو در کنار فرزندان و نوه‌های خود زندگی را وداع گفت و در آرامگاه یهودیان این شهر (آرامگاه کُلما) به خاک سپرده شد. در همین سال استاد محمدرضا شجریان، تصنیف "مرغ سحر" را به یاد او در کنسرت "سروچمان" اجرا کرد. نی‌داوود پس از سال‌ها خدمت به فرهنگ ایران در غربت دار فانی را وداع گفت، اما نام و یاد او جاودانه ماند.

 

منابع:

  • 1-رادیو زمانه، گفتگو با دکتر آلن(خسرو) شائولی، نویسنده کتاب "موسیقیدانان یهودی در ایران"(قرن نوزدهم و بیستم)، انتشارات لرمتن، پاریس، 1387.
  • 2-وب‌سایت موسسه فرهنگی-هنری ماهور، 2008.
  • 3-نصیری فر، حبیب‌الله، مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، جلد اول، انتشارات سنایی، تهران، فروردین 1383. (این مجموعه کتاب 5 جلدی است که در جلد اول و چهارم آن به مرتضی نی‌داوود نیز پرداخته است.)
  • 4-خوشنام، محمود، یادی از استاد مرتضی نی‌داوود خالق آهنگ مرغ سحر، BBC فارسی، 22 ژوئیه سال 2005.
  • 5-نی‌داوود، پرویز، تقلای ماهیان در تور، تهران، 1354.
  • 6-پایاب، ژان، یهودیان و موسیقی اصیل ایرانی، وب‌سایت انجمن کلیمیان تهران، آذرماه 1388.
  • 7-مبصری، بهروز، مرغ سحر موسیقی ایران(مصاحبه با مرتضی نی‌داوود)، وب‌سایت انجمن کلیمیان تهران.
  • 8-مرتضی نی‌داوود، ویکی‌پدیا فارسی و انگلیسی.

 

توضیحات:

* کلیمیان در نام‌گذاری‌های خود از گوشه‌های موسیقی سنتی(مثلاً گوشه شمعونی و ...) نیز بهره می‌برند.

* هنر موسیقی در قوم یهود، ارزش و جایگاهی مذهبی دارد که اصالت آن به آموزه‌های حضرت موسی(ع) و حضرت داوود(ع) برمی‌گردد.

*ساز تار در زمان قاجاریان، از عوامل اصلی اجرای موسیقی ملی در ایران شده است.

 

تحقیق و نگارش: سیمین میرزاده

تاریخ ثبت مقاله: اسفندماه 1392

 

 

***

هرگونه کپی‌برداری به‌منظور تجاری ممنوع است. کپی‌برداری در سایر موارد صرفاً با اجازه‌ی مدیر سایت و نویسنده مجاز است.

 

تعداد بازدید ( 3341 )
ارسال نظر
( نمایش داده نمی شود )  
Captcha