آشپزخانه من: طرز تهیه کوکوی خرما
نویسنده: فاطمه شریفی
حدود سیصد گرم خرمای هسته گرفته را در یک قابلمه کوچک بریزید و مقدار کمی آب به آن اضافه نمایید و با حداقل درجه، حرارت دهید تا آبی که در کف قابلمه هست و خرماها کمی گرم شوند. سپس با پشت قاشق یا گوشت کوب آن را له کنید. سپس چهار عدد تخم مرغ به آن اضافه نموده و هم بزنید. یک یا حداکثر دو قاشق غذاخوری آرد سفید نیز به مخلوط حاصل اضافه نموده و آنقدر هم بزنید تا مخلوط یکدستی فراهم شود.
|
|
سیتی آنژیوگرافی قلب
نویسنده: دکتر علی صلاحی
اصولاً به هر روش تصویربرداری از شریانها آنژیوگرافی میگوییم. این شرایین ممکن است در هر قسمتی از بدن باشند، مثلاً در آنژیوگرافی کرونر بررسی از عروق قلب به عمل میآید و در آنژیوگرافی کلیه بررسی از عروق کلیه.
در آنژیوگرافی مرسوم در ابتدا سطح پوست (معمولاً در ناحیهی کشالهی ران) سوراخ شده و سپس وسیلهای داخل این شریان قرارگرفته که به آن شیت آنژیوگرافی میگویند. سپس از طریق وسیلهی مذکور، کاتتر که یک لوله باریک و استریل است وارد شریان شده و به سمت محل موردنظر مانند قلب،کلیه یا عروق گردن هدایت میشود و درنهایت از طریق کاتتر، داروی حاجب، به داخل رگ تزریق میشود و بهصورت همزمان تصویربرداری انجام میگردد.
|
اپیدمیولوژی سرطانی به نام گُلدکوئست
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
امروزهروز راههای پول درآوردن خیلی راحتتر از گذشته است. یکخرده هوش میخواهد، یکخرده زرنگی. یکخرده هم چشمانت را روی خیلی چیزها ببندی، نتیجهگیری ریاضیاش میشود «پول». یادم میآید میگفتند دکتر فلانی برای گرفتن دستمزدش با «قیچی» النگوی خانمی را بریده که حقش را بگیرد! وه چه کار زشت و زنندهای! امّا امروزه خیلیها با زبانشان نان میخورند.
وقتی فکر میکنم ظرف یک سال گذشته قریب 700 نفر در شهر کوچکی مثل ... هرکدام بیش از نیم میلیون تومان برای عضویت در یک بنگاه اقتصادی فرنگی پول خرج کردهاند
|
خاطراتی از CCU
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
بنابر ضرورت، دیماه 86 در مرکز قلب تهران بستری شدم. به قول دوستان: « خیاط در کوزه افتاده بود!» یکی دیگر میگفت: «مسعود، که گور میگرفتی همه عمر، دیدی که چگونه ... !!». باقیاش بماند برای بعد. به همت دوست و همکاری شریف و مهربان، از اتاق آنژیوپلاستی که خارج شدم، یا بهتر بگویم، خارجم کردند، مرا به یکی از اتاقهای CCU بردند که هفت تخت داشت و اندکی بعد، هر هفت تخت پر شد از بیمارانی که تا دیروز راستراست، کج، راه میرفتند و از امروز، مثل من آهنی شده بودند. اگر تا دیروز مثل فنر، اینور و آنور میپریدند، حالا قلب فنری پیداکرده و فعلاً، زمینگیرِ تخت CCU شدهاند و البته جوانترینشان، «من».
|
در سوگ صداقت
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
همیشه دلم میخواست اتومبیلی داشته باشم که هنگام مسافرت از آن بهعنوان کمپ استفاده کنم. برای همین اتومبیل سواریام را فروختم و بهجایش یک وَنِ چینی خریدم و مجبورم که از بنزین آزاد استفاده کنم. ماجرا از اینجا شروع میشود که به اکثر جایگاههایی که مراجعه میکنم و درخواست بنزین آزاد مینمایم با یک نمایش مشابه مواجه میشوم. اول کارت را در مقابل شما برعکس توی کارتخوان میگذارند، که طبیعتاً پیغام خطا میدهد. (یعنی کارتخوان اینطرف خراب است) بعد برای اینکه شما نبینید که طرف دارد از کارت شخصی استفاده میکند بهطرف دیگر پمپ رفته و کارتش را در کارتخوان میگذارد.
|
فانتین
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
درِ اورژانس که باز شد، دو تا جوان دنبال برانکارد چرخدار آمدند. آن را با خود به حیاط بیمارستان بردند. دو سه دقیقه بعد، زن جوانی را بیهوش وارد اورژانس کردند. به پشت خوابانده بودندش. دستها از دو طرف آویزان بود. با هر تکان برانکارد، پاهایش لق میزد. چادر و کفشهایش را گذاشته بودند کنار پایش. جوانها رنگ به چهره نداشتند. دکتر توی اورژانس بود. بلافاصله بیمار را ویزیت کرد. بیهوش بود. رنگ صورت پریده، عرق سرد، نبض ضعیف. موها و نیمتنه فوقانیاش خیسِ خیس بود. گهگاه خرناس میکشید. با هر نفس که بیرون میداد، بوی الکل ناخودآگاه دکتر را به عقب پس میراند. بوی الکل، بوی گند عرق تن، بوی سیگار و بوی چیزهای دیگر، آنچنان زننده بود که نزدیک شدن را سخت میکرد.
|
بررسی و نقد کتاب در غرب خبری نیست
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
پل پسری آلمانی است که هنوز به هجدهسالگی نرسیده. او دانشآموز دبیرستان است. جنگ خانمانسوز جهانی اول شعله میکشد. دبیر ادبیات آلمانی دبیرستان دانش آموزان را تشویق میکند تا داوطلبانه برای رفتن به جبهه ثبتنام کنند. هفت همکلاسی بیآنکه از صمیم قلب جبهه رفتن را دوست داشته باشند، تحت تأثیر تبلیغات، تهییج شده و ثبتنام میکنند. برای آموزش نظامی به پادگان میروند و زیردست یک درجهدار سختگیر و عقدهای آموزش میبینند و بلافاصله به خط مقدم جبههی غرب اعزام میشوند. داستان شرح مشقتهایی است که این جوانان متحمل میشوند و
|
بررسی و نقد کتاب آزادی یا مرگ
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
" آزادی یا مرگ" داستان مردمان سادهایست که تعصبات دینی و قومیتیِ سردمدارانشان اجازه نمیدهد تا بهسادگی و آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند. هرچند به نظر میرسد سردمداران برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود، قومیت و دین را بهانه قرار دادهاند تا در مردم عادی نفرت تولید کنند. و آزادی مفهومی انتزاعی است که جنگیدن برای آن از رسیدن به آن ارزشمندتر است. این سبک از نگرش را در کتابهای دیگر کازانتزاکیس بهندرت میتوان یافت و اگر به تاریخ نگارش این کتاب و سیر تحولات فکری نویسنده دقت کنیم، درخواهیم یافت که کازانتزاکیس در نگارش این کتاب قولی را عملی کرده است که زمانی برای ثبت وقایع روزگارانی که بر خودش، خانوادهاش و ملتش رفته است، به خود داده است.
|
کلاس ما و کلاس هتل پنج ستاره
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
یکی از فانتزیهای سالهای اخیر ما ایرانیها، مسافرتهای لوکس به خارج از کشور است. به هر کس میرسی دارد مینالد که: وضع بازار خراب است، کاسبی نیست، سی سال است که ما دشت نکردهایم، پولها را ازمابهتران میبرند و از این حرفها. بعد بهطرف میگویی: هفتهی پیش بهت زنگ زدم، جواب ندادی. میگوید: "آره عزیز، دبی بودم." بعد میگویی: خب یک قرار بذار هفتهی دیگر همدیگر را ببینیم. میگوید: "هفتهی دیگه دارم میرم مالزی و سنگاپور. باشه وقتی برگشتم. عزیز."
|
ماجرای آبراهامویچ شدن من!
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
آبراهامویچ را که حتماً میشناسید؟ میلیاردر معروف روسی. مالک باشگاه چلسی انگلستان را میگویم.یک روز یکی نشست زیر پایش که: " خره! پاشو برو باشگاه تقریباً ورشکستهی چلسی رو بخر. باشگاهداری کن." اونم چون مثل معتادهای ما بیحال نبود، هم پاشد، هم رفت. باشگاه رو خرید و بقیه ماجرا. اینا رو داشته باشید تا برسیم به داستان من...
|
مادر
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
پیرزنی بیمارِ مطبم بود که از داشتنیها؛ دیابت و فشارخون و آرتروز و سوءهاضمه داشت و از نداشتنیها؛ مهمترینش: پول.
نمیدانم مرا از کجا پیداکرده بود. از یکی از محلات فقیرنشین شهر میآمد. از در با انبانی از دعا و آرزو وارد میشد. لنگلنگان میآمد و روی صندلی، کنار دست من مینشست. یک دفترچهی تأمین اجتماعی قرضی که از زن همسایه میگرفت را از توی کیف کهنهاش درمیآورد. با دست لرزان آن را روی میز میگذاشت. با لهجهی شیرین محلی میگفت: "خودت که میدانی، من پولندارم." نه او حق ویزیت میداد و نه کسی از او حق ویزیت طلب میکرد. تنها شرطی که برایش گذاشته بودم این بود که؛ اگر ویزیت مجانی میخواهی باید داروهایت را سر موقع بخوری و سر موقع برای ویزیت برگردی. آن موقع مسئولیت شغل بیجیره و مواجب ریاست نظامپزشکی با من بود. از ترس بیآبرویی، حتی برگهی پزشک دفترچهی قرضی را هم نمیکندم. هر بار که میآمد، صبر میکردم نفسش جا بیاید تا فشارش به حد طبیعی بازگردد، بعد فشارخونش را میگرفتم. توی این فاصله از هر دری باهم حرف میزدیم. معاینه که تمام میشد، نسخهاش را مینوشتم. هزار تومان میگذاشتم لای دفترچ
|
پزشکان شهرستانی ... چه میکنند ؟ چه میخواهند ؟
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
پزشکی جامعهنگر پشت درهای بستهی وزارت بهداری، فاقد کارآیی لازم جامعهی امروز است. وضعیت درمان، خود بیماری است محتضر که درمانش با اقدامات موضعی و رو بنائی امکانپذیر نیست. پزشک زیرمجموعهای از جامعهی تحصیلکرده کشور است و تحصیلکردهها هستند که اگر انگیزه و شرافت کاری لازم در آنها تزریق گردد میتوانند کشور را به کمال سوق دهند و خلاصهی کلام اینکه اگر جامعه امروز، درمان امروزی، صحیح و اخلاقگرایانه میخواهد، مانند تمام خدمات اجتماعی دیگر، باید بهای آنرا بپردازد. وزارت بهداری باید دست محبتش را از سر بخش خصوصی پزشکی بردارد و پزشکان آپارتمان خویش را بجای زیرزمین از پشت بام بنگرند.
|
بررسی ارزش تشخیصی آزمایش Thyroid Uptake
نویسنده: دکتر مریم پورعبدالله
هورمونهای تیروئید بر روی سنتز پروتئینها و مصرف اکسیژن در تمام بافتها اثر داشته و نیز در فرآیند رشد و نمو و نیز بلوغ مؤثر هستند. 80% از هورمون تیروکسین (T4) بهصورت متصل با پروتئین TBG در خون گردش میکند و کمتر از 20 % آن متصل با پرآلبومین و آلبومین میباشند و تنها 03/0 % از T4 و 3/0 % از T3 بهطور آزاد در خون وجود دارند. شایانذکر است که همین مقادیر بسیار اندک هستند که ازنظر متابولیک فعال بوده و بر روی گیرندههای سلولی اثر میکنند. از آنجائی که در روشهای اندازهگیری T4 ، مقادیر هورمون متصل و آزاد ، هر دو منظور میشوند و این میزان با غلظت TBG سرمی بستگی پیدا میکند و باز به خاطر اینکه این پروتئین در بعضی حالات ازجمله حاملگی ، مصرف هورمونهای استروئیدی و بعضی داروها تغییر پیدا میکند ، بهتر است جهت تفسیر آزمایش T4 ، عدد ( TU ) Thyroid Uptake را نیز در نظر گرفت.
|
|
|
رومن گیرشمن که بود؟
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
باستانشناسی که رد پای او در شهر بیشاپور، شوش، زیگورات چغازنبیل، تپهی سیلک، بامیان افغانستان، مسجد سلیمان و موزه ایران باستان هست. یکی از موثرترین باستانشناسانهایی که در قرن بیستم در ایران به اکتشاف پرداخت. رومن گیرشمن را بهتر بشناسیم.
|
بررسی و نقد کتاب کافهپیانو
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
کافه پیانو شرح عقاید و روزمرگی یک دانشآموختهی حقوق است که نتوانسته یا نخواسته در راستای استانداردهای جاری کشور در رشتهی خود مشغول به کار شود. او مدتی از عمر خویش را به انتشار مجلهای در تهران گذرانیده و در فروش نشریه خود با اقبال مواجه نشده است. از سر ناچاری به شهر بزرگ دیگری (احتمالاً مشهد) نقلمکان کرده و در آنجا مدتی بهعنوان پیشخدمت در یک کافه کارکرده و سپس به تقلید از کافههای قدیمی لالهزار تهران (که محلی برای آمدوشد روشنفکران آن دوره بوده است) کافهای به نام "کافه پیانو" بازکرده است. این مقاله به بررسی و نقد کتاب میپردازد.
|
|
نگاهی به ماجراهای تن تن و میلو
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
مخاطب اصلی ماجراهای تنتن و میلو کودکان و نوجوانان هستند. پرواضح است که کتابهای مصور در این سنین بیشتر جذابیت دارند بخصوص اگر رنگی، دارای نظم خاص، حاوی نقاشیهای زیبا، پرمحتوا و البته آمیخته با طنز باشند. آدمها همه شجاع و ماجراجو نیستند اما در پسزمینههای ذهنیشان دوست دارند باشند. آدمها دوست دارند خودشان را جای قهرمان قصهها بگذارند. با قهرمان قصهها سفر کنند. از خود شجاعت به خرج دهند. مناعت طبع داشته باشند. بر مشکلات بزرگ و کوچک فائق شوند و لحظات خوشی را با داستان سپری کنند. و داستانهای تنتن و میلو واجد همهی شرایط فوق هست.
|
مقدمه ای بر سفرنامه و سفرنامه نویسی
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
امروز سفر کردن بسیار آسان شده است. به سادگی ظرف چند ساعت می توان از قاره ای به قاره ی دیگر رفت. از طرف دیگر با اختراع و گسترش فضای مجازی، متوسط دانش بشری از سایر نقاط جهان به نحو شگرفی افزایش یافته است. سی چهل سال پیش برای اینکه راجع به مطلبی جستجو کنیم
|
|
سفرنامه - کانادایی ها
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
ادوارد براون کمتر از یک سال در ایران بود. بعد یک کتاب مفصل در مورد ایرانی ها نوشت که هنوز هم که هنوزه به عنوان یک سند مهم در احوال ایرانی های آن موقع مورد استفاده است. پس چرا تو فکر می کنی من اگر سه هفته توی کانادا باشم، نمی توانم راجع به کانادایی ها چیز بنویسم. من می نویسم، حالا راست و دروغش با خودتان.
|
ای قوم به حج رفته - بخش دهم
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
در عربستان سعودی (یعنی ببخشید در جده، مکه و مدینه، چون من شهرهای دیگر را ندیده ام) آب لوله کشی را نمی شود نوشید. لذا مردم آب اشامیدنی را از فروشگاه ها می خرند. البته این ظرف های پلاستیک که امروزه سر هر کوی و برزن به وفور یافت می شوند، حداکثر سی سال از اولین تولیدشان می گذرد. بنابراین داستان آب آشامیدنی درون بطری پلاستیکی که به اشتباه در کشور ما به آب معدنی معروف شده است
|
ای قوم به حج رفته - بخش نهم
نویسنده: دکتر مسعود شهیدی
کل سفر حج یعنی سه روز. باقی اش دیگر تشریفات است. این سه روز از ظهر نهم ذی حجه شروع می شود وبعد از ظهر دوازدهم همان ماه خاتمه می یابد. مثل هر مناسبت مذهبی دیگر، اینکه فلسفه اش از کجا آمده و چرا این جوری است و آن جوری نیست، نه به شما مربوط است و نه به من.
|